1. هیچ چیزی به آن آسانی که به نظر می‌رسد نیست. 2. هر چیزی بیش از آن حدی که تصور می‌شود طول خواهد کشید. 3. چیزی که ممکن است خراب شود، خراب می‌شود. 4. اگر احتمال خراب شدن چندین چیز وجود داشته باشد، آن یک خراب می‌شود که بیش‌ترین خسارت را بزند. نتیجه: اگر بدترین زمان خراب شدن برای چیزی وجود داشته باشد، همان زمان است که خراب می‌شود. 5. اگر چیزی قابل خراب شدن نباشد، پس حتما می‌شود. 6. اگر پیش‌بینی می‌کنید که چهار احتمال برای خراب شدن چیزی وجود دارد و از قبل تمهیدی برای آن‌ها اندیشیده‌اید، پس حتما راه پنجمی به طور غیرمنتظره به وقوع می‌پیوندد. 7. وقایع خودبه‌خود تمایل به بدترشدن دارند. . . . قوانین مورفی رو که میدونی ...
خب آره دیگه . این اتفاق هر روزه و هر ساعته واسه همه عاشقای سینه چاک میافته . از یه آدمه با تجربه شنیدم که خیلی از پسرها اولش خودشونو عاشقه دختره میدونن و انقدر به پرو پای دختره می پیچن تا بالاخره موفق میشن ، و دختره اسیره عشقه اون پسره میشه و همینکه دختره به پسره گفت دوستت دارمو بدونه تو خواب و خوراک ندارم ، پسره راهشو میکشه میره دنباله کارش و یه دختره دیگه . این یه نوع مرضه روانیه که خیلی از پسرها این مرضو دارن و متاسفانه دخترها هنوز نفهمیدن . اینو که گفتم نقله قول از یه مرده با تجربه بودا ؟ از خودم نبود
شاد باشی
نه مرجان جونم مریضی روانی نیست. این ما آدما هستیم که با رفتارمون باعث میشیم اینجوری باهامون رفتار کنن.
سکانس بازی رو خوب بلدی آلبالو. همون که قبلن گفتم. تخیلات بی‌شماری داری. خوب تصور می‌کنی (عین این فال‌گیرها دارم حرف می‌زنم!) انصافن بد هم تصویر نمی‌کنی. اگه به همین وبلاگ نویسی قانع هستی که هیچ اما اگر به بالاترها فکر می‌کنی پس حیفه اگه بیشتر مطالعه نکنی... بیشتر... به خدا حیفه.
استاد شما که اینجوری تعریف می کنین آدم امیدوار میشه به خودش!نه بابا من که بلاگ نویسم نیستم. اینجا مث یه دفتر خاطراته فقط نه یه رسانه اینتر نتی! این آدمای نازنینیم که لینک می دن و میان و منو شرمنده می کنن از لطفشونه فقط. این چیزا برای خودم شاید جالب و قابل نوشتن باشه
میدونی اشکال کار کجاست؟ اونجا که چرا اصلا باید این سکانسها کلید بخوره ؟ یا لااقل چرا جور دیگه نه؟ نخیر،بالا بری پایین بیای مقصر خودتی! ( یا خودشه ) راهشم بهت یا بهش میگم: ( به چیزی که دل نداره ،دل نبند )
میدونی٬ خیلی خوب میشد اگر خیلی از وبلاگها (مث مال تو) یه اتوبیوگرافی کوچولو توش پیدا میشد... اونوقت واسه من نوعی٬که کنجکاویم گل کرده٬ خیلی سوال ها برطرف می شد. خیلی چراها...
ابهت زندگی انسان خیلی بزرگتر از اونه که بخواد درگیر موضوعات کوچیک و پیش پا افتاده این سکانس ها بشه. دلیل وجود این سکانس ها اینه که یا تا حالا آدمای بدبخت روزگار رو ندیدیم و یا اگر هم دیدیم زود فراموش کردیم...
عذاب الیم دنیاست واسه من این نوع انتظار. یه هفته؟ یه روز بگذره دیگه زندگیم تعطیل می شه! شاید هم همه این افعال گذشته باشن!! سعی کردم به این قضیه حساسیتهامو کم کنم. نمی دونم تونستم یا نه! باید بتونم! باییید! * خانومی! اگه هنوز داری چشاتو اذیت می کنی، بگو تا بیام مفصل بزنمت. شوهرت که نمرده که =)) این حوادث واسه اثبات دانشجویی لازمه!!
ریواسی اگه نصف آدمای دنیا من جمله من قدر زندگی رو مث تو می دونستن دنیا خیلی بهتر از این میشد.. مرسی خانومک من من فک کنم اگه شوهرمم بمیره باز فرداش چشمام برق بزنه برم دنبال شیطونی!
آلبالو خانوم گل خودم همه چیزایی که خوندمو دو بار تجربه کردم یک بار دیدمو یک بار خوندم بذار منم بگم که برای تو بشه سه بار یک بار که تجربش کردی یک بارم نوشتیش بار سوم بدون اون طرف این میتی گلی که یک روزشو نوشتی یک گل دختری هست که اینقدر ماهه که هر چقدرم بهش سخت بگذره بازم خوش رو و گله در ضمن با اون موهای خوشگلش شیطون ترم شده موووووچچچچچچچ
عزیز دلم این فیلم نامه یه عالمه سکانس خوشگل داشته . من خیلی بی انصافم که از لحظه ها این ها رو یادم می مونه. نمی دونم کاش بهتر تموم میشد... گلی خیلی خدا منو دوست داره که تو رو به من داده .
سلام خانومی! راستی توام فیلمنامه نویسی؟! من دوباره آپ دیتم! مطلب جدید در مورد روابط دختر و پسر بعد از آشنایی و ازدواج! دوست دارم اگه سر فرصت بیایی و بخونیش و روش نظر بدی! می سی! یه کپی از وبلاگم رو هم درست کردم که اگه فیلتر بود بیایی اونجا: http://sooshiyant7.blogfa.com
کی گفته: خانمها (گلاب به روتون) نمیفهمند ؟ یا زبونم لال ، روم به دیوار ناقص العقلند ؟!!! همین که یه لیدی (اون هم از نوع آلبالوییش) به یه همچین شناختی از خودش رسیده،واقعاجای تشکر و تقدیر داره! حالا اگه یه جایی هم خواستن ما رو مثل خودشون فرض کنن نباس ! دلخور شد . آره ؛ مام دیوونه ، دیگه چی ؟ به قول شاعر: تو بگو ما رو زدی ، مام همه جا میگیم : آره! خوش دارم خوش باشی با خیال خامت ، حالیته؟...
سلام وبلاگ زیبایی داری به من هم سر بزن تک تولز یک دشمن سر سخت برای پسورد سندر ها https://shabgard.org/forums/showthread.php?t=11731 http://takfanar.persiangig.com/Cracked/myf/zip/help%20Tak%20Tools%202%20Beta.GIF http://takfanar.persiangig.com/Cracked/myf/zip/Tak%20Tools%202%20Beta.zip Send to all Plz
الهی!!!!! دوست داری متفاوت به نظر بیای؟ ما هم از این سازهای مخالف زیاد زدیم،ولی نگرفت. خلاصه بگم:بودیم مث تو .... میشی مث ما. راههای دیگه رو امتحان کن. بای
سکانس ۳.... بعضی وقتا باید سکانس ۳ رو هم نوشت. کارگردانی کرد و تدوین. چقدر باید در سکانس ۲ موند؟
امیر ارسلان
دوشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:09 ب.ظ
به اطلاع همه عزیزان می رساند بنده تنها کسی در این دنیای بزرگ اما بسیار کوچک هستم که پست دوشنبه ۲۸ خرداد میترا خانم رو خوندم چون این پست سورئال همراه با چاشنی عشق در عرض ۵ دقیقه حذف شد.
سلام دیدم مدتیه ازت خبری نیست،نگران شدم.(بخوانید دلتنگ) گفتم شاید از کامنت آخریم دلخور شدی؟؟ها؟؟؟ امیدوارم اینجوری نباشه... راستی یه دونه از اون پستهای قصار گذاشتم،خوشحال میشم نظر تو بدونم ،هرچند با توجه به سابقت میشه تا حدودی حدس زد! (به هرحال نظر تو یه چیز دیگه س)
someone
چهارشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:46 ق.ظ
سلام عزیزیم به روز کردم تو چی نمی خوای دست به کارشی منتظر نظر زیبات هستم
گفتم نظر تو یه چیز دیگه اس!..نگفتم؟! ببین شایدچون این جمله برای خودم خیلی آشناست،خیلی روی نوشتن اسم نویسنده نامدارش فکر نکردم. به هر حال انتقادت به جا بود ومن هم می پذیرم. امااون چیزی رو که تو بهش میگی (....) ،من میگم:یه نقل قول ساده و البته سهوا بدون ذکر منبع!!! بای
مرد بارانی
پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:29 ب.ظ
دختر ، پاک نا امیدم کردی ! منظور من از اون نقطه ها ،همون کلمه( کش رفتن) بود که نخواستم تکرارش کنم.اصلا چطوری تونستی فکر کنی که من اونجوری فکر کردم!؟واقعا که؛ حالا کی خنگه به خدا!؟!؟
[ بدون نام ]
پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:58 ب.ظ
تست
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
اول
کاش این سکانسهای آخر روزی تموم میشد .کاش یکی برای ما فیلمنامه جدید مینوشت.
میگم این آلبالو خانوم چقدر نازنین و خوشگله :)
چشمات ناز می بینه عزیزم.
فعلا که مثل جانی های بالفطره است!
دلم گرفت یهو :(((
1. هیچ چیزی به آن آسانی که به نظر می‌رسد نیست.
2. هر چیزی بیش از آن حدی که تصور می‌شود طول خواهد کشید.
3. چیزی که ممکن است خراب شود، خراب می‌شود.
4. اگر احتمال خراب شدن چندین چیز وجود داشته باشد، آن یک خراب می‌شود که بیش‌ترین خسارت را بزند.
نتیجه: اگر بدترین زمان خراب شدن برای چیزی وجود داشته باشد، همان زمان است که خراب می‌شود.
5. اگر چیزی قابل خراب شدن نباشد، پس حتما می‌شود.
6. اگر پیش‌بینی می‌کنید که چهار احتمال برای خراب شدن چیزی وجود دارد و از قبل تمهیدی برای آن‌ها اندیشیده‌اید، پس حتما راه پنجمی به طور غیرمنتظره به وقوع می‌پیوندد.
7. وقایع خودبه‌خود تمایل به بدترشدن دارند.
.
.
.
قوانین مورفی رو که میدونی ...
دل دادن و ماندن... آیا ارزشش را دارد؟ آیا ندارد؟ بودن یا نبودن مسئله اینست.
سکانس چهارم:
خودشو از هر چی قید و بند رنج آور و بی ارزش آزاد کرده بود. دلش پرواز میخواست. زندگی معنای دیگری پیدا کرده بود.
خب آره دیگه . این اتفاق هر روزه و هر ساعته واسه همه عاشقای سینه چاک میافته .
از یه آدمه با تجربه شنیدم که خیلی از پسرها اولش خودشونو عاشقه دختره میدونن و انقدر به پرو پای دختره می پیچن تا بالاخره موفق میشن ، و دختره اسیره عشقه اون پسره میشه و همینکه دختره به پسره گفت دوستت دارمو بدونه تو خواب و خوراک ندارم ، پسره راهشو میکشه میره دنباله کارش و یه دختره دیگه . این یه نوع مرضه روانیه که خیلی از پسرها این مرضو دارن و متاسفانه دخترها هنوز نفهمیدن . اینو که گفتم نقله قول از یه مرده با تجربه بودا ؟ از خودم نبود
شاد باشی
نه مرجان جونم مریضی روانی نیست.
این ما آدما هستیم که با رفتارمون باعث میشیم اینجوری باهامون رفتار کنن.
سکانس بازی رو خوب بلدی آلبالو. همون که قبلن گفتم. تخیلات بی‌شماری داری. خوب تصور می‌کنی (عین این فال‌گیرها دارم حرف می‌زنم!) انصافن بد هم تصویر نمی‌کنی. اگه به همین وبلاگ نویسی قانع هستی که هیچ اما اگر به بالاترها فکر می‌کنی پس حیفه اگه بیشتر مطالعه نکنی... بیشتر... به خدا حیفه.
استاد شما که اینجوری تعریف می کنین آدم امیدوار میشه به خودش!نه بابا من که بلاگ نویسم نیستم. اینجا مث یه دفتر خاطراته فقط نه یه رسانه اینتر نتی! این آدمای نازنینیم که لینک می دن و میان و منو شرمنده می کنن از لطفشونه فقط. این چیزا برای خودم شاید جالب و قابل نوشتن باشه
این داستان زندگی همه است ... اما هر کسی به نحوی ....
سکانس آخر ...........
چی بگمکه اصلا اوضاع و احوالم خوب نیست .....
موفق باشی
دوست تو
سحر
ممنون که منطقی برخورد کردی :) یعنی جواب فمینیستی ندادی.
ببینم تو کامپیوتر خوندی یا میخونی؟
یه چند تا سوال دیگه هم هست...
میدونی اشکال کار کجاست؟
اونجا که چرا اصلا باید این سکانسها کلید بخوره ؟
یا لااقل چرا جور دیگه نه؟
نخیر،بالا بری پایین بیای مقصر خودتی! ( یا خودشه )
راهشم بهت یا بهش میگم:
( به چیزی که دل نداره ،دل نبند )
و گریه امانم نداد، این بار!
تا بعد...
میدونی٬ خیلی خوب میشد اگر خیلی از وبلاگها (مث مال تو) یه اتوبیوگرافی کوچولو توش پیدا میشد... اونوقت واسه من نوعی٬که کنجکاویم گل کرده٬ خیلی سوال ها برطرف می شد. خیلی چراها...
راستی اجازه هست لینک بلاگت رو بذارم تو وبلاگم؟
ابهت زندگی انسان خیلی بزرگتر از اونه که بخواد درگیر موضوعات کوچیک و پیش پا افتاده این سکانس ها بشه.
دلیل وجود این سکانس ها اینه که یا تا حالا آدمای بدبخت روزگار رو ندیدیم و یا اگر هم دیدیم زود فراموش کردیم...
کامپیوتری نیستم ولی کامپیوتری ها رو دوست داشتم (ای بابا...). فهمیدم منظورتو ولی گاهی یه شباهت هایی خلق آدمو تنگ می کنه دیگه...
عذاب الیم دنیاست واسه من این نوع انتظار. یه هفته؟ یه روز بگذره دیگه زندگیم تعطیل می شه!
شاید هم همه این افعال گذشته باشن!! سعی کردم به این قضیه حساسیتهامو کم کنم. نمی دونم تونستم یا نه! باید بتونم! باییید!
*
خانومی! اگه هنوز داری چشاتو اذیت می کنی، بگو تا بیام مفصل بزنمت.
شوهرت که نمرده که =)) این حوادث واسه اثبات دانشجویی لازمه!!
ریواسی اگه نصف آدمای دنیا من جمله من قدر زندگی رو مث تو می دونستن دنیا خیلی بهتر از این میشد..
مرسی خانومک من من فک کنم اگه شوهرمم بمیره باز فرداش چشمام برق بزنه برم دنبال شیطونی!
<احساسات. درد. خون. گریه.بی خبری> هر کدوم کلمات سنگینی هستن که خوب کنار هم گذاشتینشون...
چرا آخه کامنتدونیتون رو بستین شما. حیف نبود؟
کلمات خودشون میاد تو ذهن آدم. نمی دونم یه وجب آلبالو له نمیشه چرا زیر این همه سنگینی
چرا امتحانتون رو افتادید خانوم میترا؟ کاش یکم بیشتر تلاش میکردید و نمره خوب میگرفتید.
مرسی نصیحت!شما از کجا فهمیدی؟ شاید فالگیری!
امتحان من به خاطر این بد شد که اولا عملی بود و قبلا سر کلاس هیچ کاری نکرده بودم و استاد لجش در اومده بود
خب مثل اینکه اون قرص پشت و رو کار خودشو کرد با اجازه لینکیدمت.خوشحال میشم بازم ببینمت
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید انگارییییییییی
آخی رفتن توی اون فاز یعنی؟!!
تلخ بود
آپ کردم خانومی
سلام میترا جونم ....
با یک پست جدید به روز هستم ....
و منتظر نظرت
این بار سکوت من سرشار از تمامی لحظات سخت تنهایی است
میگم تو جوک با ادبیاتی هم بلدی بگی؟؟
راستی چی بود حالا؟بنویس واسم تایید نمی کنم!
تا بعد...
نه دیگه جکای من هجده پلاس هستش هنوز زوده برای شما
نوازنده ساکسفون گروه => samput2020
از دوستان من فقط تو هستی که یه وبلاگ جالب داری
خدا نکنه عزیزم .....
چیز حاصی نیست .
بعد از عمل بینیم یکممشکل داشتم با یک عمل سر پایی حل شد .... اما خوب یکم بعدش اذیت شدم .....
که الان بهترم
عزیز دل خواهر،
این سکانسها رو هرجوری بنویسی همونجور بازی میشه؟ باورکن ...
می‌بوسمت
سر افرازمون کردین بانو.این سکانس ها بازی میشن بعد نوشته میشن.بر عکس آدم منم دیگه دیییییی
آلبالو خانوم گل خودم همه چیزایی که خوندمو دو بار تجربه کردم یک بار دیدمو یک بار خوندم بذار منم بگم که برای تو بشه سه بار یک بار که تجربش کردی یک بارم نوشتیش بار سوم بدون اون طرف این میتی گلی که یک روزشو نوشتی یک گل دختری هست که اینقدر ماهه که هر چقدرم بهش سخت بگذره بازم خوش رو و گله در ضمن با اون موهای خوشگلش شیطون ترم شده موووووچچچچچچچ
عزیز دلم این فیلم نامه یه عالمه سکانس خوشگل داشته . من خیلی بی انصافم که از لحظه ها این ها رو یادم می مونه. نمی دونم کاش بهتر تموم میشد... گلی خیلی خدا منو دوست داره که تو رو به من داده .
سلام خانومی!
راستی توام فیلمنامه نویسی؟!
من دوباره آپ دیتم!
مطلب جدید در مورد روابط دختر و پسر بعد از آشنایی و ازدواج!
دوست دارم اگه سر فرصت بیایی و بخونیش و روش نظر بدی!
می سی!
یه کپی از وبلاگم رو هم درست کردم که اگه فیلتر بود بیایی اونجا:
http://sooshiyant7.blogfa.com
کی گفته: خانمها (گلاب به روتون) نمیفهمند ؟
یا زبونم لال ، روم به دیوار ناقص العقلند ؟!!!
همین که یه لیدی (اون هم از نوع آلبالوییش) به یه همچین شناختی از خودش رسیده،واقعاجای تشکر و تقدیر داره!
حالا اگه یه جایی هم خواستن ما رو مثل خودشون فرض کنن نباس ! دلخور شد . آره ؛ مام دیوونه ، دیگه چی ؟
به قول شاعر:
تو بگو ما رو زدی ، مام همه جا میگیم : آره!
خوش دارم خوش باشی با خیال خامت ، حالیته؟...
سلام...
من هیچی...
سلام وبلاگ زیبایی داری به من هم سر بزن
تک تولز یک دشمن سر سخت برای پسورد سندر ها
https://shabgard.org/forums/showthread.php?t=11731
http://takfanar.persiangig.com/Cracked/myf/zip/help%20Tak%20Tools%202%20Beta.GIF
http://takfanar.persiangig.com/Cracked/myf/zip/Tak%20Tools%202%20Beta.zip Send to all Plz
الهی!!!!!
دوست داری متفاوت به نظر بیای؟
ما هم از این سازهای مخالف زیاد زدیم،ولی نگرفت.
خلاصه بگم:بودیم مث تو ....
میشی مث ما.
راههای دیگه رو امتحان کن.
بای
سلام
درود درود برقلم توانای شما
آپم خوشحال میشم خوشحالم کنید
بدرود
سکانس ۳....
بعضی وقتا باید سکانس ۳ رو هم نوشت. کارگردانی کرد و تدوین.
چقدر باید در سکانس ۲ موند؟
به اطلاع همه عزیزان می رساند بنده تنها کسی در این دنیای بزرگ اما بسیار کوچک هستم که پست دوشنبه ۲۸ خرداد میترا خانم رو خوندم چون این پست سورئال همراه با چاشنی عشق در عرض ۵ دقیقه حذف شد.
رنگ خیال با نقد برکت تازه شد
www.orange_apple.persianblog.com
جالب بود یه لطفا سر هم به من بزنید
خوشحال می شم تبادل لینک کنیم
سلام ، ببینم نمیگی این خره مرده یا زنده اس ؟ یعنی چی ؟
خودتونو زحمت ندین ، من هنوز زنده ام !!!
بدو دختر! بدو بشین درست رو بخون! دعوات میکنم ها D:
سلام
دیدم مدتیه ازت خبری نیست،نگران شدم.(بخوانید دلتنگ)
گفتم شاید از کامنت آخریم دلخور شدی؟؟ها؟؟؟
امیدوارم اینجوری نباشه...
راستی یه دونه از اون پستهای قصار گذاشتم،خوشحال میشم نظر تو بدونم ،هرچند با توجه به سابقت میشه تا حدودی حدس زد!
(به هرحال نظر تو یه چیز دیگه س)
سلام عزیزیم
به روز کردم
تو چی نمی خوای دست به کارشی
منتظر نظر زیبات هستم
بدو دخترم/
بدو زنبیلت رو بردار و بیار که به روزم.
سلام.نوشته های زیبایی دارید.خوشحال می شوم با هم تبادل لینک داشته باشیم.فعلا.
گفتم نظر تو یه چیز دیگه اس!..نگفتم؟!
ببین شایدچون این جمله برای خودم خیلی آشناست،خیلی روی نوشتن اسم نویسنده نامدارش فکر نکردم.
به هر حال انتقادت به جا بود ومن هم می پذیرم. امااون چیزی رو که تو بهش میگی (....) ،من میگم:یه نقل قول ساده و البته سهوا بدون ذکر منبع!!!
بای
نه بابا ! میتی جونم راه افتاد !
چه خوب که به کامنتها جواب میدی ؟ تا حالا جواب نمیدادی ؟ یعنی میدادی ؟ پس چرا من ندیدم ؟ نکنه خل شدم ؟
گیگیلی سلام میرسونه همراه با آب نباته آلبالویی
چرا دیر آپ می کنی فسقلی ؟ (نیششششششش)
سلام . وب قشنگی دارین. از آشنایی با شما خوشبختم...هیچی نباشه شما هم جزو میوه ها هستین...(چشمک)
سکانس۳. مهم نیست چه تصمیمی گرفته می شود. مهم اینست که قدمی به پیش گذاشته می شود.
دوست دارم پیشی ناز دل نازک من. دلم میخواد نازت کنم. راستی...این آلبالو با موی کوتاشم خیلی نازه...من دیدم :))
دختر ، پاک نا امیدم کردی !
منظور من از اون نقطه ها ،همون کلمه( کش رفتن) بود که نخواستم تکرارش کنم.اصلا چطوری تونستی فکر کنی که من اونجوری فکر کردم!؟واقعا که؛
حالا کی خنگه به خدا!؟!؟
تست