دوستای گلم من شاید یه دو سه هفته ای نباشم.. اومدم اینجا یه بابای کوچولو بدم و بگم برام دعا کنین! اون دفعه ای هر کی دعا کرد دستش درد نکنه !تا دو سه روز من شارژ بودم بعد از اون روز!
بعدشم یه قراره یه نمایشگاه عکس به نفع بچه های بی سرپرست پنج شنبه تو نگارخانه والی باشه. من که میرم. تو رو نمیدونم! : اینم لینکش
آدرس اونجا ام : میدان ونک :خیابان شهید خدامی (بیژن) پلاک ۸۶ نگارخانه والی
زودی برگرد!
سلام
به منم ی سری بزن
ممنون می شم
خداحافظ....
برات سفری خوش و همراه با موفقیت آرزو می کنم.
سلام خانومی
امیدوارم هرجا که هستی خوب و خوش باشی.
با یه عالم آرزوی خوب.
ما که هرچی گشتیم نتونستیم باقر کچل رو پیدا کنیم. فکر کردم شاید تو این نمایشگاهه باشه. واسه همین منم میرم شما چطور؟؟ :))
ببخشید عزیزم دعا بیشتر در چه موردی باشه؟؟ مثلاْ اینکه بگیم خدا شفای عاجل عنایت کنه کافیه ؟؟ یا مثل دفعه ی قبل کم کم خودمون رو آماده کنیم که بگیم خدا رحمتش کنه دختر خوبی بود :))
من از خدا میخوام کاری کنه که همیشه مزه پاستیل نوشابه ای زیر زبونت باشه آلبالو :*
وب خوبی داری باز هم تلاش کن .
به ما هم سری بزن .
کجا ؟! بابا قبول نیس تو نم پس نمیدی اصنا! هیچ مهلوم هس داری چیکا میکنی دخترم؟!
از : سازمان نظارت بر جستجوی باقر کچل
به : بنیاد فرهنگی ـ اجتماعی ـ رسانه ای آلبالو
درود بر شما
با عنایت به نامه ارسالی به شماره کلاسه ۳۴۵۲۷۶/پ۵۷۶۶ و ضمیمه همراه، تمامی مضامین پیغام ارسالی موسسه شما به اطلاع این بنده حقیر رسیده و تمامیه دستورات نیز با دقت فراوان به انجام رسید. در راستای ارادت به اعمال خدا پسندانه بنیاد شما ، ما نیز تصمیم گرفتیم که همراه و همقدم با شما در این راه سخت و طاقت فرسا به انجام وظایف الهی بپردازیم و به عنوان ذره ای کوچک از آن اقیانوس بیکران باشد که کمکی کوچک کرده باشیم .
من ا... توفیق
۱۴ جمادی الثانی از سنه ۱۴۲۹
امضا: اینجانب
این نامه فقط به منظور اطلاع رسانی بوده و هیچ ارزش دیگری ندارد.
پ.ن: ببخشید بنده رئیس دفتر حاج آقا هستم. حاج آقا گفتن که به شما بگیم برنامه شون رو با شما تنظیم کردن. اگر برنامه شما عوض شد بی زحمت یه خبری بهشون بدین. بسیار سپاس گذارنده هستم.
خوب باشی
به روزم : "آیا ایران خود را در شرایط جنگی میبیند؟"
سلام اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن
خوش باشی
این سیر به قهقرا هست؟
مثل همیشه آرزوی موفقیت برای دوست جون گلم
موفق باشی.
هی خانم ...
..
...چقدر اشنا هست چهره ات...
میترای عزیز دلم برات تنگ شده.روزت مبارک دخملک:*
................ ٭ §٭ §٭§٭
.......... ٭ §٭ .............٭ §٭
.........٭ §٭ ................ ٭ §٭ ...................٭ §٭ §٭ §٭
....... ٭ §٭.......................٭ §٭.......... ٭ §٭ .............٭ §٭
....... ٭ §٭..........................٭ §٭ .... ٭ §٭ ...................٭ §٭
....... ٭ §٭ ..........................٭ §٭٭ §٭ .........................٭ §٭
........ ٭ §٭..............................٭ §٭ ..............................٭ §٭
......... ٭ §٭ ................................................................٭ §٭
........... ٭ §٭ ..............................................................٭ §٭
............. ٭ §٭ ............تقدیم به تو که بهترینی................٭ §٭
............... ٭ §٭ .......................................................٭ § ٭
................. ٭ §٭ ...................................................٭ §٭
................... ٭ §٭ ...............................................٭ §٭
..................... ٭ §٭ .........................................٭ § ٭
........................٭ §٭ ....................................٭ §٭
......................... ٭ §٭ ..............................٭ §٭
.............................. ٭ §٭ ......................٭ §٭
.................................. ٭ §٭ .............. ٭ §٭
..................................... ٭ §٭ .........٭ §٭
........................................ ٭ §٭..٭ §٭
...............................................٭ ٭§
سلام. اتفاقی به وبتون برخوردم. دارم می خونمش.
سلام
خسته نباشی مطالب قشنگی داری
به ما هم سر بزن
اولین وبلاگ فمنیست های ایران.
امروز از صبح که در سرچ در مورد یک واژه به وبلاگتون برخوردم تا به حال لابه لای کارهام اومدم و تمام ژستهای این صفحه رو خوندم. بسیار تحسین برانگیز بود. استعداد فوق العاده ای دارید. این رو خوب تشخیص میدم. می تونید به یه نویسنده خوب تبدیل بشید. در وبم بهتون لینک دادم تا هر روز بتونم راحت بیام و آرشیوتون رو بخونم.
هر جا میری جایی باشه که بتونی بنویسی ! چه فرقی داره ما بخونیم یا کسای دیگه ؟ مهم اینه که چیزی نوشته بشه و خونده بشه ! آلبالو ! تو بنویس باقیش رو بیخیال !
شماره ی همراه حسن مددی متجاوز
http://pater.blogsky.com/
سلام آلبالوی خودمو گیگیلی
دو سه هفته کجا به سلامتی ؟ حالت خوبه ؟ مگه دفعه پیش چت بوده که ملت برات دعا کردن ؟ :((((((
قربونه آلبالوم برم
توی این هفته روزی هزار بار آیس پک آلبالو خوردم (((=
فداتت
یار باید که غم یار خورد یار کجاست؟
غم دل هست فراوان دل غمخوار کجاست
ناشکیبم همه صبرم بشد از دست ای عشق
از برای دل مجروحم دلدار کجاست
من خزانم هوس باغ و چمن میکشدم
تو بگو یار : خدا را ره گلزار کجاست
همه شب تا به سحر چشم من از گریه تر است
ای رفیقان مددی لحظه دیدار کجاست
سلام/مدتهاست یادی از ما نمی کنید. خوشخال می شوم با حقیر تماس بگیرید ۰۹۱۲۶۴۱۳۷۰۹/۰۹۱۹۲۷۹۵۳۸۱/نظر خصوصی است. درباره تشکیل یک کارگاه ادبی می خواهم با شما مشورت کنم. مرسی.
این پست غمگین بود یا من غمگین شدم؟:(
فاتحه ای برای منصور...
خانم میترا دلمون برات تنگ شده!
سلام سلام
چطوری خانوم خانوما. دوباره که ناپدید شدی. سه هفته ی شما تموم شد و از امروز داری غیبت میخوریا. پاشو بیا طاقت دوریت برامون سخته :))
اون دفعه من برات دعا کردم
این دفعه هم برات دعا میکنم
تو هم برای من دعا کن...
من که دیر خبر شدم. خب تقصیر خودم بود!
این هفته ها کی تموم میشه؟
تا سه نشه بازی نشه.
see
زود برگرد با شاادی
تو راگم کرده ام امروز
و حالا لحظه های من
گرفتار سکوتی سردو سنگینند..
وچشمانم
که تا دیروز به عشقت می درخشیدند
نمیدانی چه غمگینند..
چراغ روشن شب بود
برایم چشم های تو
نمی دانم چه خواهد شد!
پراز دلشوره ام،بی تاب و دلگیرم
کجا ماندی که من بی تو
هزاران بار،در هر لحظه میمیرم...
پس کی میایی ؟؟؟؟؟
این حس پست پایینی دقیقا همون حس منه. حس میکنم دارم پیر میشم! و به شدت زجر میکشم از این حس و این واقعیت . شاید بیست و چهار سالگی سن زیادی نباشه اما واسه شروع کردن یه راه جدید یا یه فکر تازه کمی دیره... واقعا دیره....
دیره عزیزم. کاش نبود....
سلام دوست عزیز
وب خوبی داری
خوشحال میشم بعد از این که به اسم مدل لباس لینکم کردی خبرم کنی تا لینکت کنم
ممنون
میترا زنده ای؟؟ رسما تعطیل کردی اینجارو؟؟ یادمه یکی بهم گفته بود که من هرجای دنیا هم باشم اینجا مینوسم... پس کوش اون یه نفر؟؟ حالا همه چی رواله؟؟ دعا میکنم که به خاطر خوشحالیه بیش از حد اینجا رو یادت رفته باشه :))
سلام
وبلاگ زیبایی دارید
امیدوارم موفق باشی
یه سرم به دنیای من بزن
سلام.با قسمت دوم خاطرات سرد منتظر نظرتم دوست عزیز[گل]
دو هفته شد دو ماه.
کجایی پس؟
نکنه جو گرفتتت! سرپرستی کودکان بی سرپرست رو قبول کردی؟!
می دونی بعد چند وخت اومدم اینجا رو بخونم؟! فکر کردم الان انقدههههههه داستان کوتاه و مطلب نوشتی که من امشب چشام سرخ و قیلی ویلی بره موقع خواب !بعد دیدم به! تو که گذاشتی رفتی؟؟؟!!! کجا ؟؟بودی خب حالا؟؟؟
به محض اینکه برگشتی زود خبرم کن!!! باهات کار واجب دارم ....
بعد یک سال بغض...
با «اگر شبی از شب های زمستان مسافری...» به روزم
.
.
به یاد «مرد بی وطن»
به یاد دوست و استاد سفر کرده:
........................................ «دکتر سید مهدی موسوی»
.
.
داستان خرس های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت داشت
با چندین شعر جدید که قبلا نخوانده اید
آه پدر،پدر، مادر تو را در گنجه آویزان کرده...
با حرفهایی صریح و بی پرده درباره جشنواره های «میبد» و «تبریز»
.
.
صندلی کنار پنجره بگذاریم و بنشینیم و ...
با خبر چاپ:
...................سومین شماره نشریه همین فردا بود
با لینک هایی از جشنواره های مختلف
با لینک شعرها و داستانهایی توپ از بچه های غزل پست مدرن و کارگاه
اعترافات یک سارق مادرزاد...
.
.
و با 27 لینک
فقط 27 لینک
تقدیم به:....
با یک سال نه! با 22 سال بغض به روزم.
همراه شو عزیز
همراه شو عزیز
تنها نمان به در
کین درد مشترک
هرگز جدا جدا
درمان نمی شود!!
سلام...آلبالوی ترش و شیرین
من برگشتم...یکی از قدیمی ها...اما
من دیگه وبلاگ قدیمی(sooshiyant7.persianblog.ir و sooshiyant7.blogfa.com) رو آپ دیت نمی کنم...یه وبلاگ جدید درست کردم که خودم رو اونجا معرفی کردم...من علی اکبر بابالو هستم...عضو نویسندگان سریال ترانه مادری...خوشحال میشم به وبلاگ جدید من به آدرس( http://alibabaloo.blogspot.com) سر بزنی و نظر بدی...
ممنون و خدا نگهدار
وبلاگ شما ظرف ۲ هفته آینده هک خواهد شد برای اثبات به سایت آشیانه ویا سایت پرشین هک مراجعه نمایید.
سلام.حالا ما تنبلیم پس تو چرا؟
جالب بود