می دونی بد ترین چیزش اینه که از این بشور بسابا همه ناخونام درب و داغون شده و اینجا دیگه اجی پری نیست که برام درست کنه.. که یقه مانتوم و که کرم پودری شده واسم بشوره و بگه پدر سوخته مگه هزار دفعه بهت نگفتم اول مانتوتو بپوش بعد آرایش کن.. اینجا باید مریض که می شی بری بیمارستان و چهار ساعت منتظر جی پی بشینی.. باید تو بیمارستان سعی کنی نگاه اون پارانوئیده نکنی که اون گوشه زل زده بهت و باید کیفت و دو دستی بچسبی.. اینجا باید سر به سر سیاها نزاری.. بانک که میری بگن حساب برات باز نمی کنیم..ما خیلی متاسفیم ولی قوانین نمی زاره.. اینجا باید عربای پر رو رو تحمل کنی.. باید بری توی مغازه و میوه های نصف قیمت و پیدا کنی. باید پنی هاتو بشماری.. باید مست ای لیور پول و ایگنور کنی..

راستی هوای تهران چه طوره ؟؟ چقدر دلم می خواست یکی برام یه کم گرما می فرستاد با لواشک و نون سنگک داغ. دلم می خواد دوباره با نیلو می رفتم دور دور ...

آلبالوی بدون فونت فارسی را ببخشایید

سلام. راستش نمی دونم کسی اینجا رو می خونه یا نه !‌ دلیلی که من نمیومدم این بودش که من فونت فارسی علامتاش رو یادم رفت با خودم بیارم و الان دارم رو حدس و گمان تایپ می کنم.. راستش رفتم یه جای خیلی خیلی دور.. اینجا هوا خیلی سرده. منم یه سرمای درست حسابی خوردم که اینجا بهش می گن فرش ایر س کلد!‌یعنی تازه واردایی مث من به این درد و مرض دچار میشن. خود اینجایی ها که انگار پوست سوسمار دارن.. روزا خودشونو می پوشونن ولی شبا وقت بار رفتن فقط با یه تاپ پشت باز و یه دامن کوتاه می زنن بیرون.. اینجا رو دوست ندارم. هنوز فکر می کنم غریبم.. با این موهای مشکی پر کلاغی و این قیافه شرقی تابلو.. ولی راستشو بخوای دلم برا ایرانم تنگ نشده.. شاید اینجا نهایت آرامشو داشته باشم.. ولی مال اینجا نیستم...

دانشگاه ما بیشتر از اون که انگلیسی داشته باشه چینی داره.. من با چند تا از دختراش حرفیدم ولی اگه خندت نگیره قیافه هاشون یادم رفت.. بعضیاشون میان سلام می کنن و نمیدونم چی بگم تو جوابشون.. راستش الواتیای اینجا رو دوست ندارم. بهش عادت نکردم.. یه مهونی ایرانیم رفتم تو منچستر که کلی به خودم فحش دادم بابت  ورودیه ای که دادم و رفتنش و آدمای اونجا!‌ولی با مزه گیش این بود که وسط مهمونی یه مشت انگلیسی ام اومدن که راشون ندادن و کلی مایه خنده شد.. راستی اینجا به من می گن مریتا !‌میترا رو نمی تونن خوب تلفظ کنن و لی میتی براشون آسون تره.. می گن تو ایتالیای یا اسپانیش هستی و باهوش هاشون می گن مدترین . یکی از دوست ای ایرانیم گفت باید جوابشونو ندی و بگی آ یم فرم د مون !‌‌


اولین استادم و که دیدم خیلی مهربون بود.. من یه جلسه رو میس کرده بودم ولی جلسه بعد منو برد تو دفترش و همه چیو برام توضیح داد.. بعدم گفت که فرداش فلشم و ببرم و کلی ای بوک ریخت توش. بعدشم یه نگاه به سرو ریخت من کرد و پرسید چی می خورم و شاپینگ کجا می رم.. فک کن! بعدشم سه ساعت توضیح داد که غذاهای اینجا چاق کنندست و مبادا مث اینگلیسیا گنده بشم .. بعدم تشویقم کرد که سبزیخواری کنم و سه ساعت رو نقشش یه بازار و که بالای درم من بود برام مشخص کرد.. به اینم کفایت نکرد و رفت پای تخته کشیدش.. خواستمم که برم جلو تر از من همه در آرو برام واز کرد .. من همش یاد استادای ایران می افتادم و ..دنبال استاد می دوییدیم و جواب نمی داد.. بی خیال اینارو.. اگه هنوز اینجا رو می خونی بدون که آلبالو همه رو یادشه.. فقط یه کم وقت نداره.. و فارسی رو اولین وقتی که تونست درست درمون تایپ کنه یه گزارش کار کامل میده..




نمی دونم این نیو چپتر زندگی من به کجا ختم میشه..