آلبالوی بدون فونت فارسی را ببخشایید

سلام. راستش نمی دونم کسی اینجا رو می خونه یا نه !‌ دلیلی که من نمیومدم این بودش که من فونت فارسی علامتاش رو یادم رفت با خودم بیارم و الان دارم رو حدس و گمان تایپ می کنم.. راستش رفتم یه جای خیلی خیلی دور.. اینجا هوا خیلی سرده. منم یه سرمای درست حسابی خوردم که اینجا بهش می گن فرش ایر س کلد!‌یعنی تازه واردایی مث من به این درد و مرض دچار میشن. خود اینجایی ها که انگار پوست سوسمار دارن.. روزا خودشونو می پوشونن ولی شبا وقت بار رفتن فقط با یه تاپ پشت باز و یه دامن کوتاه می زنن بیرون.. اینجا رو دوست ندارم. هنوز فکر می کنم غریبم.. با این موهای مشکی پر کلاغی و این قیافه شرقی تابلو.. ولی راستشو بخوای دلم برا ایرانم تنگ نشده.. شاید اینجا نهایت آرامشو داشته باشم.. ولی مال اینجا نیستم...

دانشگاه ما بیشتر از اون که انگلیسی داشته باشه چینی داره.. من با چند تا از دختراش حرفیدم ولی اگه خندت نگیره قیافه هاشون یادم رفت.. بعضیاشون میان سلام می کنن و نمیدونم چی بگم تو جوابشون.. راستش الواتیای اینجا رو دوست ندارم. بهش عادت نکردم.. یه مهونی ایرانیم رفتم تو منچستر که کلی به خودم فحش دادم بابت  ورودیه ای که دادم و رفتنش و آدمای اونجا!‌ولی با مزه گیش این بود که وسط مهمونی یه مشت انگلیسی ام اومدن که راشون ندادن و کلی مایه خنده شد.. راستی اینجا به من می گن مریتا !‌میترا رو نمی تونن خوب تلفظ کنن و لی میتی براشون آسون تره.. می گن تو ایتالیای یا اسپانیش هستی و باهوش هاشون می گن مدترین . یکی از دوست ای ایرانیم گفت باید جوابشونو ندی و بگی آ یم فرم د مون !‌‌


اولین استادم و که دیدم خیلی مهربون بود.. من یه جلسه رو میس کرده بودم ولی جلسه بعد منو برد تو دفترش و همه چیو برام توضیح داد.. بعدم گفت که فرداش فلشم و ببرم و کلی ای بوک ریخت توش. بعدشم یه نگاه به سرو ریخت من کرد و پرسید چی می خورم و شاپینگ کجا می رم.. فک کن! بعدشم سه ساعت توضیح داد که غذاهای اینجا چاق کنندست و مبادا مث اینگلیسیا گنده بشم .. بعدم تشویقم کرد که سبزیخواری کنم و سه ساعت رو نقشش یه بازار و که بالای درم من بود برام مشخص کرد.. به اینم کفایت نکرد و رفت پای تخته کشیدش.. خواستمم که برم جلو تر از من همه در آرو برام واز کرد .. من همش یاد استادای ایران می افتادم و ..دنبال استاد می دوییدیم و جواب نمی داد.. بی خیال اینارو.. اگه هنوز اینجا رو می خونی بدون که آلبالو همه رو یادشه.. فقط یه کم وقت نداره.. و فارسی رو اولین وقتی که تونست درست درمون تایپ کنه یه گزارش کار کامل میده..




نمی دونم این نیو چپتر زندگی من به کجا ختم میشه..

نظرات 10 + ارسال نظر
آرمین آران چهارشنبه 10 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:42 ب.ظ http://aranlar.blogsky.com

سلام
ایشالا زودتر خوب شی
عادت میکنی اونطرف ها اینقدر ها هم بد نیس

همسایه چهارشنبه 10 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:54 ب.ظ http://minoom.blogsky.com

سلام
من اولین بار اومدم وبلاگتون
من به خاطر یه دختر که خیلی دوستش داشتم نرفتم خارج حتی ویزا هم رفتم بگیرم الان که اینجا اومدم دوباره یادش افتادم چند سال دیگه می فهمم کارم درست بوده یا غلط .
توکل به خدا جا می افتین خدا رو شکر که چینی هست ولی ایرانی نیست تا بعد اگر عمری بود

سینا چهارشنبه 10 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 11:18 ب.ظ

تو موفق میشی. بهت قول می دم .

آزیتا پنج‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 05:29 ق.ظ http://www.sangesabooreman.blogfa.com/

پرسیده بودی کسی اینجا رو می خونه؟ آره... من یکیش... من هم این دوران رو گذروندم... غربت ... درس... می دونم از چی حرف می زنی. باز هم بنویس... قلمت قشنگه و حرفات به دل می شینه.
به سختی راه هم فکر نکن... این نیز بگذرد... به هدفت فکرکن. موفق باشی!

باران جمعه 12 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 11:46 ب.ظ http://www.tamaamenatamam.blogfa.com/

خوب پس شما هم کوچیدید.

دلم برای قلمت تنگ شده بود . خوب شد که دوباره شروع کردی.



~سحر~ شنبه 20 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 02:29 ق.ظ http://Saharam.Blogsky.com

من چقدر این استادتون رو دوست دارم!!!!

من دوشنبه 22 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 03:28 ب.ظ http://lostmind.blogsky

بعد از مدتها خوشحالم دوباره می خونمت. پس بالاخره تو هم زدی بیرون. امیدوارم بیرون ایران فکرت درجا نزنه. می دونی ایرانیایی که میان بیرون یه جورایی انگار تو لاکشون می مونن و دیگه جلو نمی رن، فرق نداره جوون یا پیر. سال پیش که بعد از سالها اومدم ایران، خیلی از وضعیت بچه های داخل تعجب کردم. اکثرا انگلیسی رو می تونستن صحبت کنن، در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی و مد روز و قوانین بین المللی هم از ایران و افغانستان گرفته تا خود آمریکا مطلع بودن. حتی اسم خواننده های گمنام اینجا رو هم که می گفتم، عده زیادی زندگی نامشون رو هم می دونستن. ولی وقتی اینجا بچه هایی رو می بینم که مثلا از ۱۸، ۲۰، یا ۲۳ سالگی اومدن و موندن، کاملا حس می کنم، هر چی راجع به دنیا می دونن، همونه که وقت اومدن می دونستن.خصوصا اینجا وقتی پای ایرانیا می رسه، چون احساس می کنن به تهش رسیدن دیگه نه اخبار نگاه می کنن، نه براشون مهمه که توی خاورمیانه چه خبره نه چیز دیگه ای. الان ۹ ماه ایران هستم و کم کم داره وقت برگشتن میشه. این طولانی ترین زمانی بوده که تو عمرم تو کشور خودم موندم. و متاسفانه اینجا به عنوان توریسم خیلی خوبه، اما به عنوان کشور ؟ ...

امین چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:39 ق.ظ

سلام.
من طراح وب و دانشجوی نرم افزارم،به خاطر اختالفات شدید بین من و پدرم تصمیم گرفتم تا چند ماه دیگه که فوق دیپلم رو می گیرم ، درس رو با وجود علاقه ی شدید به رشتم دارم ول کنم! علا نم داشتم دنبال قالب مامبو (یه cms) می کشتم برا ی گروهم؟؟؟
نا خداگاه به وبلاگت اومدم، چند تا پست خوندم ، راستش رو بخوای کامل درکت کردم و از تنهایی تو ، تنهایی منم خودش رو نشون داد...
با اینکه پسرم و خدا می دونه تو ی زندگی چقدر مستقلم نمی دونم چرا اینقر حساس بار اومدم.
از تنهاییت دلم بدجور گرفت!
خوب گفتی برچسب فارسی صفه کلید نداری؟
خوب کاری نداره !!!
یه راه خوب بهت نشون می دم:
از گزینه ی start ویندوز داخلall programs برو بعد به داخل پوشه ی Accessories برو از اونجا به Accessibility و بعدش روی دکمه ی On-Screen Keyboard کلیک کن.
صفه ی کیبردی باز می شه که با زدن کلید shift+alt(مثل صفحه کلید) فارسی و انگلیسی می شه .
در حالت فارسی می تونی حروف فارسی رو کامل ببینی.
سعی کن ارتباطه خودت رو با مردمه کشورت داشته باشی ،تا هم بتونی دردودل کنی و هم خودت رو داخل ایران حس کنی .
این کار باعث میشه احساس قربت نکنی و با انگیزه حرکت کنی.
چت روم ایران حتمی برو!
یه سایت خیلی خیلی خوب برای تنها نموندنت سراغ دارم:
cloob.com
منم حتمی به وبلاگت سر می زنم .
اگه مشکلی در رابطه با کامپیوتر ،اینترنت داشتی رو کمک من حساب کن.
ایرونی ساقه و برگ و ریشه//
ساقه از ریشه جدا نمی شه!//
روزگارمون پاییز می شه//
اما هیچ وقت زمستون نمی شه!!//
ایرونی برقراره همیشه ، هیچکی ایرونی نمیشه...//

راستی اینجا هوا یه کمی سرده ، نونوایی سنگکیها هم فهمیدند تو رفتی دیگه مثل قدیما خوب نون پخت نمی کنند.

سر افراز و پاینده و سربلند و باانرژی باشه !!

داداش کوچکترت ،
امین

امین چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:46 ق.ظ

راستی فنت هم اگه خواستی می تونی دانلود رایگان فونت فارسی رو تو گوگل سرچ کنی ، حتمی به نتیجه می رسی.
راستی الان تاریخ پستت رو دیدم!
امید وارم بازم وبت رو آپدیت کنی.

ساناز دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:22 ق.ظ

سلام عالئ بود از طرفئ هم خندم گرفته بودچون داشتئ حرفائ دل منو میزدی منم اطراف نئو کستل زندگئ میکنم ار انکه یکی هست احساس شبیه من داره خوشاحلم بی صبرانه منتظر متنای بدیت هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد