وقتی دیگه هق هق های خفه توی بالشتتم آرومت نکرد مجبوری پاشی. از کل ذخیره کلونازپاما فقط یه دونه مونده. چه قدر سر شب با خودت کلنجار رفتی که امروز خسته ای و خوابت می بره.بزارش واسه فردا.ولی انگار نمیشه..بدجوری گوشات کیپ شده از اشک. باید نصفش کنی.وگرنه فردا باید دوره بیفتی ببینی کدوم داروخانه بهت می ده. تا پس فردا که البته خدا بزرگه..شاید دیگه لازم نشد.. می دونی..فقط فردا سخته. من فقط واسه فردا قرص می خوام..پس فردا روز قشنگیه . یه روزیه که ممکنه اصلا نرسه. ولی فردا..فردا حتما میاد..این قرص باید نصف شه..می ترسی بری بیرون و سرو صدا درست شه و برنامه همیشگی..یهو یه چیزی تو ذهنت جرقه میزنه..توی یه جعبه کوچولو..اون تیغ استریله که واسه بریدن جوش بود..پیداش می کنی.بعد از دو سال هنوز چه قدر تیزه..آروم می کشیش روی مچت..چه قدر خوش دسته ..قرص رو نصف می کنی و بدون آب می ندازی بالا.. ولی دلت نمیاد تیغه رو بزاری سر جاش.. به خدا خیلی نرم و راحت می خوابه این تیغ ها رو پوست.. خیلی راحت تر از اون تیغ های اصلاحی که تو فیلما باهاش بازی می کنن...فقط یه چیزی این وسط کمه...نمی دونم.. خدایا ..هستی؟
من کلونازپام فرت فرت می گیرم شاید قیافم به بچه مثبتا می خوره اینقدر راحت بهم می دن.قرص با حالیه بعضی وقتا که اعصابم خوورد میشه یه نصفه میندازم بالا همه چی حله
سلام دوست من
امیــــــــــد وارم حالت خوب باشه
*************************
یه روز می شم بی آبرو فقط به خاطر تو
قربونی یه جست و جو فقط به خاطر تو
تو ام یه روز می ری سفر فقط به خاطر من
خیره می شن چشام به در فقط به خاطر تو
به من تو میگی دیوونه فقط به خاطر من
جملت به یادم می مونه فقط به خاطر تو
************************
موفق باشی،کارتون خیلی خوبه
خدا نگهدارت گلم
هر چی مچ دستم رو نگا نگا کردم یه وری دیدیم نه خیر این تیغ به این نرمی ها هم روش ننشستهُ اگه درس ببری و عصب هم داغون کنی اولش یه سوزش ناز داره که انگار دق و دلی این دل نامرده.
ولی خب هر چی فکر می کنم میبینم ارزش خرج جراحی پلاستیک رو واسه حذف خاطره نداشت.
گاهی وقت ها حس میکنم خودن دو سه تا از این قرص ها واسه من وا زده و دنیا پریش در حکم یه حال کردن درست و حسابی در مقدار متنابهی از زمانه، اما امون از این ترسی که امثال من دارن!
تا بعد...
چرا تو ویلیج هاب نمیزاری برات نظر بدم ... نشد حتی ژیغام بفرستم ...
اما حرفهای اونجامو اینجا میگم
Salam Albaloooooo
khoooobiiiiiiiiiii :D:P
man mamazy hastam
neveshtehaaato khooondam :D:P
Goftam biaaam inja begam ke online hastiiiiiiiiiiiiiiii :P
Dooos Dashty be manam Sar bezan
baba VIP
baba inkare .... Rasty Alan ooon Jaryane Shoooare ke too okhorma pazooon raft tooo Darya o mord o khooondam
jaleb booood
khoda rahmatesh kone age Real boood Jaryan :D:P
hamishe sheytooooooooooon baaaaashiiiiiiiiiii :D:P
سلام میترا خانم گلم
خوبی؟
مرسی وامدی پیشم عزیزم
شیطون که بله....میتونم...اصن تو نمیتونی چی میگی (خنده) (چشمک)
آره سفر خیلی خوب بود...
حالا ازش مینویسم...
این تیغه قشنگیش اونجاس که بره یه دفعه رو عصب..نه اینکه خیلی خوش دسته.....میره خودش.....بعد هم به جایی راحت بشی عمری یه دسته میشی....
دخمل بد...
فعلا...
عمرا نمی تونم خواب آور بخورم ..خوابی که با این خواب آور ها شیمیمایی می آد سراغم مثل مرگه یکسره کابوس می بینم که هیچ ٬ بعد از ۳ -۴ ساعت هم از خواب می پرم ..مگه بعدش خوابم میبره؟؟؟
برای همینه که داروهای گیاهی رو تر جیح می دم
خیلی قشنگ بود البالو خانم ..خودت می نویسی؟؟؟ راستی دوست داشتی یه سری هم به من بزن..
نه نه ! خواهش میکنم فکرش رو هم نکن. بهت قول میدم اگه تا پس فردا دووم بیاری همه چیز درست میشه. هیچ وقت به فردا فکر نکن. همیشه به پس فردا فکر کن. تو میتونی.
سلام میترا ژژژژژژژژژژژژژژووووووون
این حرفا و کارای خطرناک چیه؟؟؟؟؟؟؟؟
قول میدم زود پس فردا بشه............. باشه؟؟؟؟//
چشماتو ببند............طولی نخواهد کشیددددددددد....................
بوووووووووووووووووس بووووووووووووووووووووسسسسسسسسسسسس
به روزممممممممم -- قلب--
این هفته تهنای تهناییم ولی تمام اون یه ماه کلی وروجک درمون بود که نظرم می دادن پدر سوخته ها.
آلبالوی تازه اگه اینهمه دوستشون داری و اگه وقت داری یه سر به خانه کودک شوش بزن.
وای خدا !
چه آلبالوی خوش مزه ای !
چقدر هم ترشه ! حتی از آلوچه های سرعین هم ترش تر !
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام.
امید وارم که حالتون خوب باشه تا بتونین .......... !
وبلاگ زیبایی جم و جور کردین !
عالیه !
خوشحال میشم اگه یه یادی هم از فقیر فقرا بکنین !
راستی اگه وقت کردین به لینک زیر هم یه سری بزنین:
www.jahannama-apt-hotel.com
اینم که ............ :
www.miladmilad.blogfa.com
موفق باشین !
منتظرتون هستم !
فعلا بابای
راستی من هرچه گشتم آدرس ایمیلتون رو پیدا کنم نتونستم!
ممنون میشم اگه ...........
سلام بر آلبالوئه میتی گونه :دی
میتی ! کم کم داری مجنون میشی ! اون تیغ رو بذار کنار که خطرناکه حسن !
اون کلونازپاما رو بی زحمت چهار تیکه کن . دو تا شو بده منو گیگیلی
یه بار رفتم سراغ ۷۰ تا استامینوفن کدئین و ۲۰ تا دیازپام...
یاد روده هام افتادم!
معتقدم که بدنبال حضور آنچه یا آنکه باور داری باید به کمکت بیاید نزدیک ترین و مطمئن ترین مسیر مسیری نیست جز مسیر تو به کمک تو و چه بهتر خواهد اگر درست انتخاب شود و انجام پذیرد در کنار همراه تو که باز کسی نیست جز دوست تو...
پس می بینی که از هر طرف که قصد حرکت کنی فقط روی تو می تونی حساب کنی بعد روی هر آنچه و آنکه که هستند برای تو!
آرم باشی و عاشق...
سلام خوشگلم...
مرسی بابت تبریکت................
نازییییییییی......این عکست خیلی اوجکله ......
قبلی شکل ماهت مشخص نبود...
دوستتتتت دارم
بووووووسسسسسسسسس
SeE
سلام میتی خوشگل من.من عاشق این عکستم.اون یکی هم خیلی جذاب بود.ولی نه که از اول من با این چهره باهات آشنا شده بودم برایهمین خیییییییییییییلی دوسش دارم یعنی دوست دارم.(شرور با لبخند و قلبهای صورتی ترنسپرنت که قلپ قلپ!!!!!! میزنه)
الان خوبی؟آره یه مدلایی باهات مفافقم.(بوووووووووووس)
عزیز دلم اینم چیزی که خواسته بودی.
آدرس: میدون شوشُ جنب سینما شباهنگُ خانه کودک شوش.
شنبه تا ۴شنبه می تونی بری از ساعت ۱۰.۵ تا ۴.۵ .
شمارشم اینه: ۵۵۸۹۴۴۵۵
واسه اینکه مطمئن باشی باز هست اگه خواستی با این شماره هم می تونی تماس بگیری... قربونت.
سلام میترا جونم
دلم برات تنگ شده
این نوشتت من را به یاد روزهایی می اندازه که احساس می کنم زمانش رسیده ..
اما همیشه در لحظه نهایی همه چیز تغییر می کنه ...
لعنت به همه چیز ...
باز هم باید محکومیت را بگذرونی ...
سلام میترا خانوم آلبالو
ممنون که افتخار میدی به وب لاگ من میای.
هر وقت آپ کردی یه خبری بده.
من پذیرفتم که عشق افسانه است این دل درد آشنا دیوانه است می روم شاید فراموشت کنم با فراموشی هم آغوشت کنم می روم از رفتن من شاد باش از عذاب دیدنم آزادباش گر چه تو تنها تر از ما می روی آرزو دارم ولی عاشق شوی آرزو دارم بفهمی درد را تلخی بر خوردهای سرد را
حیف این خدا مرخصی نمیره و نمی شه دکش کرد و سرش شیره مالید وگرنه جمعیت جهان الان نصف این لحظه اش بود!! حیف...
سلام
گیتارو هنوز شکسته واز کوک خارج شدم
زیبا بود
بای
هفته پیش وسط یه شب خیلی بد با خواب مردن بیدارشدم...میدونی میترا باز اصلا نترسیدم.کاملا هم آروم بودم(روحی وگرنه بدنم که از درد داشت میترکید) فقط مثل تو...یه چیزی کم بود. نمبدونم همیشه شجاعت کم بود ولی اینبار نمیدونم جای چی خالی بود.
لاو
شیطونی؟ اونم توی پارکینگ؟؟
وای حسن....خیلی خطرناکه حسن :)
بودنش که هست
اما مطمئن نباش که همون بار اول بهت جواب بده...
---------------------------------------------------------
راستی کی گفت اون مقنعه که اون روز سرت کرده بودی رو برداری؟
سلام میترا جون
من میشناسمت
یه ایمیل بده . برات سورپیریزه جالبی میشه
سلام
مرسی که سر زدی
چه کنم که فقط می تونم تلخ بنویسم
راستی نوضشته عالی بودوسوژه بسیار بکری
(نیاندیشیدن به فردا)
درود
بدرود
سلام دوست عزیز
وبلاگ زیبایی دارید
خوشحال میشم به من هم سر بزنید
به امید روزهای زیبا
همیشه یه پای کار لنگه.....
سلام
ببخشید که نظر درست نمیدم چون دارم راجع به نوشتهات فکر میکنم
خیلی زیبا نوشته بودی سادگی بیان هم هنریه که تو داریش
زیبا بود ..........................
[گل]
راستی 23ختر به روز شد...
منتظرتونیم .............
کشتن خیلی سادست......ساده .... ساده....اما جنگیدن با این کثافتی که تو رو مرده می واد....نمی دونم خودم یه روزی به این حرفا می خندیدم.
می ترسم
از خودم .. از فردا .. از اون چشم هایی که من و نگاه میکنه ولی هیچ وقت نمی فهمه من نگاش نمی کنم ..
بدم می یاد
از خودم .. از فردا ... از آینده ای که نمی دونم این بار چ جوری می خواد برگ بخوره ..
این روزها من دیگر وجود ندارم ...
--------
به روز هستم .. دوست داشتی بیا .. خوشحال می شم ...
سلام دوست عزیز..امیدوارم حالت خوب باشه..اگه مایل به تبادل لینک هستی به ما هم سری بزن خوشحال میشم...منتظرت هستم ...فعلا یا حق
سلام میترا جان خیلی وبلاگ قشنگی داری موفق باشی
سلام میترا جون جونم
اومدی تو وبلاگ من؟
دیدی اینا چه بساطی راه انداختن
الکی الکی منو عروسم کردن رفتتتتت
(خنده)
یک کل کلی راه افتاده که بیا و ببین...(خنده)
بوس بوس
دوست دارم گلم
هوارتا بوس...
این هوارتا واحده بوسه منه(نیش)
فعلا...
از نشستن ها چه سود ،
می توان شعری سرود
می توان نقشی کشید از ماهیان توی رود
می توان لبخند را معنا نمود
می توان غم را بدست باد پائیزی سپرد
می توان از غنچه گفت
می توان چون گل شکفت
می توان فعل قشنگ زندگی را صرف کرد
می توان با آفتاب مهر او ،
رخنه در اندیشه های برف کرد
می توان از برگ ، به جنگل رسید
می توان عشق خدا را اندرون دل به نیکی ظرف کرد
می توان بر روی قطره ، نقشی از دریا کشید
می توان غم را زدود
می توان بنهاد گام اندر وجود
می توان اندوه را فریاد کرد
می توان خارج شد از بود و نبود
می توان شد آنچه باید بود و بود
.
.
.
.
.
.
من up کردم
خوش حال می شم با نظراتتون یاری ده راهم باشید
.
.
<~~~hichkas~~~>
.
.
تا دیداری دیگر
بدرود
سلام
وبلاگ خوشگلی داری
به منم سر بزن
اگه دوست داری به هم تبادل لینک کنیم
منتظرتم
سلام آلبالوی عزیز... خوبی؟ چرا چند وقته نیستی... آدم بعد از اینجوری پستی نمی ره دیگه نیاد حداقل روز بعد از فرداش یه پست دیگه می زاره
درود
ممنون که سر زدید.
شما واقعا نویسنده خوبی هستین.
به نارسیس سر زدی؟این روزا ناراحته خیلی!
امیدوارم یه روز یه آدم آرامبخش تو زندگیت پیدا کنی که احتیاجی به قرص برای خوابیدن نداشته باشی
:*
سلام گلکم
خوبی؟
موشی منو اذیت کردهههههه
برو پنجولش بکشششششششششششش
(گریه)
عروسی بد نیست..من خودم پایه اوله عروسیم...اما وقتی که عروسی واقعی باشه نه شایعه پراکنی آقا موشی
(خنده)
ایشالا...یه مارمولکم همراش بیاد(نیش)
فعلا...
سلام ممنون که سر زدی
بازم بیا خوشحال میشم
من لینک کردم
بای بای ....
یه موقع دکتر کلونازپام داد که شب ها راحت بخوابم. که مثلن قلبم آروم بشه! تازه اون جا دکتره فهمید که من آدم نیستم. هر شب عصبی می شدم و پاچه می گرفتم.
یه موقع هم یکی، به من یه قرص داد، سفیدِ کوچولو، منِ کله خراب، نه اون قرص رو می شناختم، نه صاحبش رو! ولی خوردم. جات خالی! فکم راه افتاده بود، در عرض ۲۴ ساعت کلی تئوری در کردم از خودم.
دیگه هم به تیغ فکر نکن، به زیر تیغ فکر کن!
مرسی که سر زدی
http://ourdays86.blogfa.com
آپ کردم این یکی وبم رو