I hope someday cross the oceans just for you

 دوستای گلم من شاید یه دو سه هفته ای نباشم.. اومدم اینجا یه بابای کوچولو بدم و بگم برام دعا کنین! اون دفعه ای هر کی دعا کرد دستش درد نکنه !‌تا دو سه روز من شارژ بودم بعد از اون روز!

بعدشم یه  قراره یه نمایشگاه عکس به نفع بچه های بی سرپرست پنج شنبه تو نگارخانه والی باشه. من که میرم. تو رو نمیدونم! :‌ اینم لینکش

آدرس اونجا ام :  میدان ونک :خیابان شهید خدامی (بیژن) پلاک ۸۶  نگارخانه والی

 

دوباره دارم می رسم انگار ته خط. خیلی می ترسم از این که خطی رو که دوباره شروع می کنم تکراری باشه.. می ترسم ترسه کار دستم بده . یعنی حاضرم هر کاری.. توجه کن: هر کاری بکنم تا دوباره برنگردم سر جای اول. احساس می کنم بیست و چهار سالگی دیره برا از اول شروع کردن.. دیگه برام مهم نیست که یه روز یه چیزی رو گم کردم..حتی دیگه نمی ترسم از این که صورت واقعی آدمارو ببینم..یعنی باید نترسم. ولی میترسم انگار.. یا نه.. می ترسم .. نمی ترسم..

اینارو ول کن.. اگه تو قاضی بودی. اونی که گول می زد رو براش حکم سنگینتر می بریدی یا اونی که گول می خورد؟؟