دیشب خواب دیدم تصادف کردم و از توماشین پرت شدم اونور اتوبان.. چرا؟ نمیدونم..

دوباره ساعت 2 بیدار شدم.. یه کم پای کامپیوتر بودم و دوباره بعدش خواب دیدم که یکیو دوست دارم..

خیلی زیاد.. منتظرشم.. ولی نمیاد.. بیدار که شدم هر چی فک کردم کی بود یادم نیومد.. خلاصه خواب های بی سرو تهی بودن.. ولی کلی خوشمان آمد از دومیه.. خیلی وقت بود منتظر کسی نبودم..

اینم آخرین مینیمال سال 1385 از میس آلبالو..

 

صحنه آخر نمایشنامه

پرده ها می افتند

بازیگران پولشان را میگیرند..

و به دنبال کارشان میروند..

اکنون.چه باید کرد؟

 

دیروز با گلی یه پیرزنه رو سوار کردیم.. شونصد دور پیچوند مارو.. تا بلاخره رسیدیم به ساختمان خیام تو خیابون هرمزان.. می گفت بچه هام مجبورم کردن ماشینمو بفروشم.. پیاده که شدم گلی گفت حق داشتن بچه هاش. راستش هم من هم گلی میترسیدیم آلزایمر داشته باشه.. ای خدا..طفلکی میگفت بیاین بالا. یه نون پنیری.. بعدشم هی از آجیل و شکلاتایی که خریده بود میخواست به زور بده که نزاشتیم.. خوب همه اینا رو نگفتم که بگم من خیلی خوب و مهربون و پتروس و اینام.. خواستم بگم: برای اولین بار حدود نیم ساعت مث آدم..توجه کنید : مث آدم روندم!!

راستی.. عیدت مبارک..خیلی قشنگه یه چرخه رو دوباره از سر بگیری..هر چند.. ما زنیم و زنا عادت دارن. هر ماه یه چرخه رو با تغییراتش درک کنن.. ولی باز.. باز.. نمیدونم چی بگم.. کاش تو سال جدید بتونم همه رو اونجوری که هستن قبول کنم.. اشتباهای امسالمو نکنم.. و سلامتی برای همه..برای خودم.

امروز صبح که بیدار شدم یه کبوتره به هوای دونه گندم اومده بود دم پنجره.. کلشو یه وری گرفته بود و نگاه میکرد..نمیدونم..یه حس خوبی بهم داد..خواستم حسم رو بدم به گلی.. به مدوسا.. به ریواس. شیوا..و همه دوستام.. خدایا امسال یه کم بیشتر پایین رو نگاه کن..

 

بعد نوشت:‌

راستی.. تموم کردن یه تولد... به اتمام رسوندن یه کار.. میتونه شروع یه زندگیه دیگه.. یا شایدم کار دیگه باشه.. هر تمومی خوبیش به اینه که بی شروع نیست.. حتی اگه واقعا یه تموم بی شروع باشه مث مرگ... چون مرگ قطعی ترین پدیده زمینه.. تولد ممکنه اتفاق بیفته.. از بین اون همه اسپرم.. فقط یکی.. ولی مرگ صد در صد اتفاق میافته....این اصلا ربطی به عید نداشت.. ربطش به یه کار نیمه کاره بود.. و من اصلا از کارای نیمه کاره خوشم نمیاد..و فکرمی کنم که دیگه کافیه.

نظرات 23 + ارسال نظر
someone یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:44 ب.ظ http://yaveh-gooyan.blogsky.com

سلام
سال نو مبارک
امیدوارم سال خوبی را در پیش داشته باشی
شادی و سلامتی را برات آرزو می کنم

تورج یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:47 ب.ظ http://mashghhayeman.blogfa.com/

سلام آلبالو. انصافاْ قشنگ مینویسی.
راستی اون اتوبانی که توش تصادف کردی کدوم اتوبانه؟ من تو اتوبان آزادی بدجور تصادف کردم...

نوید مهرپویا یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:55 ب.ظ http://navid.blogfa.com

سلام خوبی ؟‌ خسته نباشی .. میگما این تورج فکر کنم نخونده که گفتی خواب بودی ( : دی ) کار خوبی میکنی که کمک میکنی . سال نو رو بهت تبریک میگم انشالله سال خوبی داشته باشی و تصمیمی رو که گرفتی ۱۰۰٪ کنی .. یه سری هم به من بزن خوشحال میشم .

حمید یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 07:14 ب.ظ http://hamidrezanasiri.tk

سلام اگه منو بشناسین خیلی بد میشه! چون تابلو میشم شایدم هر چیز دیگه ای شدم, اما کلا مهم نیست چی میشم مهم اینه که کی چی میشه یا شایدم چی کدوم یا کدوم یکی میشه اما در هر حال تنها چیزی که مهمه یا خیلی مهمه , چیزیه که به نظر من خیلیم مهم نیست. نمیدونم اصلا چرا چیزی هم مهمه هم خیلی مهمه شاید منو بشناسی شایدم نشناسی اما اگه شناختی به خودمم بگو چون خودمم انگار هنوز خودمو نشناختم تا به خودم بگم چی خیلی برام مهمه ...

حمید یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:35 ب.ظ http://hamidrezanasiri.tk

من همون حمید معروف وبلاگ اندیشه هایی برای گسترش آقا امیرم که یه زمانی بد به هم میپیچیدیم اما حالا رفیق شدیم!
شعر پست قبلیتون خیلی زیبا بود واقعا منو به فکر برد, اگه کار خودتون باشه که واقعا باید سعی کنید چیزای ترش مخصوصا ترشی لیته نخورین! شاید یه فروغ ازتون دربیاد! درضمن خیلی هم مهم نبود که مهم چیه ولی انگار دارم مهم های زندگیمو پیدا میکنم
مهم ترین چیزا امید وارم

بابک دوشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:02 ق.ظ http://morabbayetalkh.blogfa.com

این شعرتو خوب یادمه آلبالو. تو قاب عکس. دنیا چه‌قدر گوچیکه لاکردار...

مدوسا دوشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:56 ب.ظ

آلبالوی عزیزم...تو هم بد میرونی؟
وای از این پیرزنها...ادم دلش میسوزه سوار میکنه...دیگه پیاده شدنشون کار .... البته من که دیگه فکر نکنم بتونم ماشین ببرم...ول کنیم
کبوتر رو نگو که اصلا دوسشون ندارم
آلبالو...میدونی این عکست چقدر شادابه؟ لبخند کوچولوت چقدر خوردنیت کرده
راستی ...یه مرسی خصوصی

حمید سه‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 03:14 ق.ظ http://divisionbell.blogsky.com

هر تمومی یه شروع داره و اون شروع ، شروع همون تمومه نه چیز دیگه ای
یه نقطه شروع هست یه نقطه پایان ، و ما چه بخوایم چه نخوایم این فاصله رو پر میکنیم ، چه کسی خوشش بیاد چه نیاد و هممون به این محکومیم
امیدوارم این چرخه ای که میگی مثل قبل نباشه واست امسال و خیلی خیلی بهتر باشه وگرنه اگه قرار همون باشه به نظر من یه بار تجربه کردن کافیه
سال خوبی داشته باشی و سال دیگه ام قشنگتر از امسال بنویسی

امیر سه‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:53 ق.ظ http://hamlet.blogsky.com

خوابهای عجیبی دیدینها! حسی که از خواب دومی تعریف کرده بودین جالب بود برام...
*****
برای رانندگی خوب یه کمی محتاطتر برین...هم خیال خودتون راحتتره...هم بقیه :>
*****
تشابه جالبی رو در چرخه های طبیعت نوشته بودین...منم براتون آرزوی سالی پر از سلامتی و آرامش دارم :)
*****
کارهای نیمه کاره امسالی که گذشت رو فرصت کردین تموم بکنین؟:>
*****
براتون آرزوی سال خیلی خوبی رو دارم :)

متولد ماه مهر سه‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:54 ب.ظ http://blue-bird.blogfa.com/

سلام

اومدم بگم سال داره نو میشه

تبریک منو بپذیر
امیدوارم الی بهتر از این ۸۵ که داره میره! پیش روت باشه.

سال نو مبارک!

ریواس سه‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:54 ب.ظ

منم یه زمانی خواب رانندگی زیاد می دیدم. خیلی... یه چیزایی هم میفهمیدم که چی می گن بهم...
بعدشم کههههههههههه...
خوب عیدت مبارک، پر شادی و شروع دوباره...
سال سبزی داشته باشی امسال...

مکتوب سه‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:41 ب.ظ http://j1st4ever.persianblog.com

سلام..
آره .. خوب یادمه .. میتونم تو آرشیو وبلاگم پیداتون کنم .
اما یه دفعه تعطیلش کردید ؟

شهرام چهارشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 05:57 ب.ظ http://werwer.blogsky.com

عیدت مبارک دوست من ...

تیده ا پنج‌شنبه 2 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 01:34 ب.ظ http://ghalb-yakhi.persianblog.com

سلام
سال نو مبارک
هوراااااااا[نیشخند][گل]
منم آپیدم یه سر بیا

متولد ماه مهر پنج‌شنبه 2 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 10:13 ب.ظ http://ww.blue-bird.blogfa.com

سلام
من با اجازه البته!
شما رو لینک کردم!

تورج جمعه 3 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 02:17 ق.ظ http://mashghhayeman2.blogfa.com

وبلاگ "مشقهای من" در شب دوم فروردین ۱۳۸۶ به جمع فیلتر شدگان پیوست. ما مجبور به کوچ اجباری شدیم. اومدیم تو "مشقهای من ۲". اگه قبلاْ به این وبلاگ لینک داده بودین. لطف کنین و لینکش رو اصلاح کنین.

آدرس جدید: http://mashghhayeman2.blogfa.com

شاذه جمعه 3 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 09:33 ق.ظ http://shazze.blogsky.com

سلام
عیدت مبارک
بس که ایراد گرفتم تا حالا! بذار بگم از این پستت خیییییییلی خوشم اومد. حالا یکی یکی می نظرم!
تصادف؟ خوب به نظرم یه اتفاق جدیده. یه اتفاق خوب......
انتظار.... شاید یکی دوستت داره. دل به دل راه داره، حسش کردی. بگرد پیداش کن.
صحنه ی آخر.... خوب بابا آدم عاقل پاشو برو خونتون!!!!!
از پیرزن یاد انشای یک کار خوب افتادم.
رانندگی؟ آخرش خودتو به کشتن می دی!!!
بقیش باشه فردا شب....

میمون بی مغر جمعه 3 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 11:53 ق.ظ

از این مینیمال تو هم تحقیر آمیز تر هست. ما یه نمایش اجرا می کردم. اجرای آخرش خورد به فوت یادگار امام. نیم ساعت مونده به اجرا گفتن باید اجرا تعطیل شه. علاوه بر همه ضدحالها که خوردیم، وقتی رفتیم بیرون وایستیم که پول بلیط ها رو پس بدیم، هیچکی نیومد بلیطش رو پس بده!
سال نوی آلبالوییت مبارک

بابک... جمعه 3 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 06:56 ب.ظ http://morabbayetalkh.blogfa.com

سال ۸۶ انگار تنبلت کرده آلبالو. ظهر شد. یالا. پاشو آپ کن. مینیمالیست پرخاطره...

شاذه جمعه 3 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 10:04 ب.ظ

سلام میترا جونم
اگه بدونی چه غلطی کردم؟ یعنی تقصیر من نبود. این بلاگ اسکای نظرتو پاک کرد! کلی خجالتم داده بودی. کلی جواب داده بودم. تاییدش کردم. نمی دونم چرا پرید؟! خلاصه اینکه خیلی ببخشین و خیلی ممنون از این همه لطفت. من واقعاْ لایق این تعریفا نیستم.

آلبالو یکشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 05:06 ق.ظ http://albalo.blogsky.com

امروز فرصت کردم تقریبا تموم نوشته هاتو خوندم
سبک جالبیه
جسورانه و رئال
موفق باشی میس آلبالو

دختر آریایی سه‌شنبه 7 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 12:51 ق.ظ

بازم سلام....
راستی....قسمت تنظیمات نظراتتو درست کن....البته اگه دوست داری....چون من برای پست بالا که نظر دادم دیگه نمیتونم نظر بدم تا یه مدت زمان مشخص....اگه دوست داشتی درستش کن...
توی قسمت تنظیمات بخش نظر دهی....
قسمت anti flooding رو غیر فعال کن....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با اجازه من لینکت کردم....

فعلا....

تندیس دوشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:00 ق.ظ http://eshgheberahne.blogfa.com

سلام میترا جون وبلاگت خوبه اما یه انتقاد وقت کردی یه دو سه تا عکس بذار به وب منم سر بزن حتما یادت نره یادت رفت دیگه نمیام ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد